به اخمت خستگی در میرود،لبخند لازم نیست...
به اخمت خستگی در میرود،لبخند لازم نیست
کنار سینی چای تو اصلاً قند لازم نیست...
همیشه دوستت دارم - به جان مادرم - اما -
تو از بس ساده ای،خوش باوری،سوگند لازم نیست...
به لطف طعم لب های تو شیرین می شود شعرم
غزل را با عسل می آورم ، هرچند لازم نیست...
مرا دیوانه کردی و هنوز از من طلبکاری
بپوشان بافه های گیسویت را ، بند لازم نیست...
"به آب و رنگ و خال و خط چه حاجت روی زیبا را"
عزیزم ، بس کن ، از این بیشتر ترفند لازم نیست...
فدای آن کمان های به هم پیوسته ات ، هر یک -
جدا دخل مرا می آورد ، پیوند لازم نیست...
بهمن صباغ زاده
+ نوشته شده در جمعه ۲۶ مهر ۱۳۹۲ ساعت 18:58 توسط مائده دانائیان
|