ای تو غیاث همه درماندگان شهر
نیست در شهر من انگار ز عشقت اثری / که ندارند در اینجا ز تو گویا خبری
می شکانم در شهری که نخواهند تو را / که نشاید تو بمانی به خدا پشت دری
مردم شهر من از کور عصا می گیرند / دلخوشش کرده به انوار دو چشم بصری...
...
و اینک شعر جناب آقای امامی
اقا ترا به خدایت ظهور کن
یک کربلا ی دگر پیش روی ماست
اری تو را به پهلوی مادر ظهور کن
زینب دوباره قصد اسارت گرفته اند
اقا ترا به جان حسینت ظهور کن
شیعه کشی دوباره شده باب اقای من
قبر عزیز علی گردیده باز ، ظهور کن
با نام خدا هم ذبح می کنند
هم محض اطلاعت از او نبش می کنند
ای تو غیاث همه درماندگان شهر
اقا بیا ودگر تو ظهور کن
پ.ن:
راستی تا یادم نرفته :
جلسه شعر خوانی یکشنبه ها ساعت 16.30 فرهنگسرای آی تی (تقاطع جمهوری و کارگر) برقراره
سطحشم پایین نیست بعضا افراد معروفی هم می آن استادشم آدم خیلی باسوادیه ...تا بعد.