شاعر ناآشنای قرن هشتم
چند روز پیش داشتم دنبال شاعر ِیکی از شعرهایی می گشتم
که بدجور توی ذهنم جاخوش کرده بود.
با یک نام ناآشنا مواجه شدم!
شاه نعمت الله ولی !
نام کـــامـــل:
سید نورالدین نعمت الله بن محمد بن کمال الدین یحیی کوه بنانی کرمانی
مــعــروف به:
سید نورالدین شاه نعمت الله ولی ماهانی کرمانی
(مـاشـالـلـه ! ! ! کی مـیـره ایـن هـمـه راهـو ! ! !)
شاه نعمت الله از اقطاب و عرفای قرن هشتم و نهم هجری است که طریقتی جدید در تصوف ایجاد کرد و پیروان سایر طریقت ها را نیز تحت تاثیر خود قرار داد.
او در طریقه ی تصوف موسس سلسله ی مشهور نعمت اللهی است و در راه طریقت و سیر و سلوک، مقامی بلند داشته است.
مدت زندگانی او 104 سال ذکر شده است و خود او تا 97 سالگی خود را نیز بیان کرده است.
نود هفت سال عمر خوشی بنده را داد حی پاینده
از جمله توصیه ها و سفارشات شاه نعمت الله ولی به مریدان خود این بود که برای تصفیه دل و تزکیه نفس باید در خدمت خلق باشید و در خدمت به مردم کوتاهی نکنید و در اجتماع حاضر باشید.
از همین نکته می توان استنتاج کرد که او مردم را از گوشه گیری پرهیز می دهد و به خدمت خلق و حضور در اجتماع دعوت می کند و البته بیان می کند که دل به دنیا و مادیات نبندید و خود را برای سفر آخرت آماده کنید.
ذکر حق ای یار من بسیار گو گر توانی کار کن در کارکن
شاه نعمت الله ولی دارای دیوانی است مشتمل بر :
قصاید ، غزلیات ، ترجیعات ، مثنویات ، قطعات ، دوبیتی ها ، رباعیات ، مفردات
تعدادی از مفردات شاه نعمت الله ولی:
گر عادت است رسم تکلّف میان خلق
ما عارفیم و عادت ما ترک عادت است
وجود علم و عمل چون عطای حضـرت اوست
جزاء علم و عمل محض لطف و سنت اوست
ذره ای نیست که خورشید در او پیدا نیست
قطره ای نیست درین بحر که او با ما نیست
چشم آن دارم که حال چشم من پرسد نگار
زان که بی نقش خیالش دیده ام شد دلفگار
برای مطالعه دیگر اشعار این شاعر، به سایت گنجور ( در پیوندهای وبلاگ )
مراجعه کنید.
سلام.به وبلاگ کانون ادبی دانشگاه صنعتی قم خوش آمدید.