از خودم سه تا شعر ، سه شب پیش بود تراوش شد . معمولا وقتی یه حالت شوک احساسی - نه عشق !! - بهم دست بده و بماند که چه شد (خنده حضار) یهووو می نویسم . حالا خوب یا بدش با شما ... تشویقم کنید :D


*عاشق تر از قبل*

تظاهر کن که احساسی نداری

کمی ، شاید، دلم آرام گیرد

درون نای خود یک بغض دارم

خدایا می شود آرام گیرم؟!

خدایا می شود بغضم نترکد

نریزد اشک از هر دیدگانم !؟

کمی شاید دوباره عاشقم من

ولی این بار من یک بغض دارم

گمانم عاشقم ، عاشق تر از قبل

که در هر چشم خود یک اشک دارم

-----------

*بس است*

خدایا بس است این زمان ها

بس است

خدایا بریدم دگر ، جان من خوب

بس است

خدایا دلم را شکستند مردم

خدایا صدایم بریدند مردم

خدایا همه عمر من را ربودند

خدایا عزیز دلم را گرفتند مردم

-----------

*حال امروز*

قبل تر ها فکر می کردم

تمام دختران زیبای زیبایند

قبل تر ها فکر می کردم

تمام دختران شیرین و لیلایند

قبل تر ها فکر می کردم

همه حوری و زیبایند

قبل تر ها را رها کن

حال امروزم نگه کن

هیچ کس بهتر ز تو در این زمان نیست