حکمت خداوندی...
خداوند آفرید ابر و گل و باران را
ولی دیده ای گُلی، بدهد مــُزد به ابر؟
یا که ابری، فرق بگذارد میان گُل ها؟!
تو اگر می نگری بر اطراف،
خوب و جامع بنگر
و نگو نیمه ی لیوان خالیست!
با طلوع خورشید، قدمی سوی خدایت بردار
و بدان هر چه شود در دنیا، حکمتی خواهد داشت!
اگر از بارش باران نگرفتی درسی
از هم اکنون به دقت بنگر
یاس و نومیدی را، از دلت بیرون کن
و فراموش نکن یاد خدا را هرگز...
:: دست نوشته فرزانه رفیعی::
شاید خیلی عالی نباشه اما فکرکنم برای شروع بد نباشه!
+ نوشته شده در سه شنبه ۲۹ آذر ۱۳۹۰ ساعت 15:42 توسط فرزانه شفیعی
|
سلام.به وبلاگ کانون ادبی دانشگاه صنعتی قم خوش آمدید.